جدول جو
جدول جو

معنی ار ار - جستجوی لغت در جدول جو

ار ار
عرعرخر بانگ خر
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از چهار ارکان
تصویر چهار ارکان
عناصر چهارگانه شامل آب، آتش، باد، خاک، چهار عنصر
چهار مادر، چهار گوهر، چهار آخر، عناصر اربعه، چهار آخشیج، آخشیجان، چهار امّهات، امّهات اربعه، امّهات سفلیٰ، چار آخشیج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از احضار ارواح
تصویر احضار ارواح
فراخواندن روح های مردگان به وسیلۀ کسانی که مدعی هستند می توانند روح شخص مرده را حاضر کنند و از او پرسش هایی کنند
فرهنگ فارسی عمید
(حِ)
دهی است از دهستان ابرج بخش اردکان شهرستان شیراز. واقع در 84هزارگزی خاور اردکان و 6هزارگزی راه فرعی پل خان به خازمن. ناحیه ای است واقع در دامنه، معتدل و مالاریایی. دارای 56 تن سکنه میباشد. فارسی زبانند. از چشمه مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، برنج. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. راه فرعی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا
(حِ اَ)
دهی است از دهستان خرقان غربی بخش آوج شهرستان قزوین. واقع در 54هزارگزی شمال باختر آوج و 29هزارگزی راه عمومی. ناحیه ای است واقع در جلگه ولی معتدل. دارای 1190 تن سکنه میباشد. ترکی و فارسی زبانند. از قنات و از رود خرود مشروب میشود. محصولات آنجا غلات، انگور، عسل. اهالی به کشاورزی گذران میکنند. از صنایع دستی: قالی، جاجیم بافی، راه مالرو است. و از طریق آب گرم میتوان اتومبیل بود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
ارّ. شاخی از درخت خاردار که آن را بر زمین زده نرم کنند و تر کرده و نمک بر آن پاشیده در زهدان ماده شتر داخل نمایند تا مانع لقاح دفع گردد. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
نام وادیی است در کتاب نصر. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
سباستین. سازندۀ آلات موسیقی از مردم فرانسه. متولد در استراسبورگ و مؤسس کار خانه مهم ّ پیانوسازی (1752- 1831م.)
لغت نامه دهخدا
(رِ اَ دَ)
صاحب نزهه القلوب ذیل هشت موضع طرف جنوبیه آرد، به یمن، اکنون تماشا میخوانند. از اقلیم اول است. بهمن بن اسفندیار ساخت. (از نزهه القلوب چ 1331 ج 3 لیدن ص 253)
لغت نامه دهخدا
تصویری از اروار
تصویر اروار
آرواره
فرهنگ لغت هوشیار
چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب، وعی خیمه چهار گوشه شروانی چهار آیین
فرهنگ لغت هوشیار
شروانی چار آیین گونه ای از تاژ چار گوشه است چهار حد جهان مشرق مغرب شمال و جنوب، وعی خیمه چهار گوشه شروانی چهار آیین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چهار ارکان
تصویر چهار ارکان
((~. اَ))
چهار حد جهان، مشرق، مغرب، شمال و جنوب، نوعی خیمه چهارگانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
لا تقدّرٌ بثمنٍ أو قيمةٌ للغايّةً
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به فرانسوی
نام محلی در مراتع سوادکوه در حوالی الاشت
فرهنگ گویش مازندرانی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
ناقابل قیمت طریقے سے
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
อย่างประเมินค่าไม่ได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
تصویر به طور بی قیمت یا بسیار ارزشمند
دیکشنری فارسی به اوکراینی